لباسهای کثیف همسایه
زن و مرد جوونی به محله ی جدیدی اسباب کشی کردن...
روز بعد،ضمن صرف صبحونه،زنه متوجه شد که همسایش در حال آویزون کردن رختای شسته اس و گفت:«لباسها چندان هم تمیز نیس،انگار نمی دونه باید چه جوری لباس بشوره،احتمالا باید پودر لباسشویی بهتری بخره.»
همسرش نگاهی کرد اما چیزی نگفت.
هربار که زن همسایه لباسای شسته اش رو برای خشک شدن آویزون میکرد،زن جوونم همون حرفاشو تکرار میکرد،تا اینکه حدودا یه ماه بعد،یه روز از دیدن لباسای تمیز روی بند رخت ! کرد و به همسرش گفت:«یاد گرفته چه جوری لباس بشوره،موندم که چه کسی درست لباس شستنو یادش داده!»
مرد جواب داد:«من همین امروز صبح زود بیدار شدم و پنجره هامونو تمیز کردم!!»
[ شنبه 91/2/30 ] [ 3:27 عصر ] [ ♥رعنــــــــا ♥ ]