سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جاوا اسکریپت

جاوا اسکریپت


  • انجمن
  • کد ماوس

    
  • انجمن
  • شهریور 92 - ★رنگـــین کمـــون★
    سفارش تبلیغ
    صبا ویژن

    تاریخچه یتقلب و روشهای آن

    تاریخچه تقلب و روشهای آن

    تاریخچه تقلب از جایی شروع می شود که " حسن کچل " برای نخستین بار به مکتب رفت . از بد ماجرا ، همان روز امتحان ماهیانه کودکان مکتب بود ؛ لیک حسن کچل از روی تنبلی چشمان چپش را بر روی ورقه ی همزاد انداخت تا نکته ای بس ارزشمند از ورقه ی فوق الذکر دشت کند .

    این بود که اولین تقلب تاریخ بشری رقم زده شد . البته این تقلب با روش های بسیار ابتدایی بشری رقم زده شد. البته این تقلب باروش های بسیار ابتدایی (در مقابل ترفند های کنونی ) صورت گرفت . بدین ترتیب که حسن با کلی زور زدن خود را به بالای ورقه ی همزاد رسانید و خیلی راحت مطالب را کش رفت . از آن به بعد تقلب دوران طلایی خود را آغاز کرد .

     

    روش های نوشتاری

    1. نوشتن روی کف پا ، پس کله ، پشت گوش و ...
    2. نوشتن روی دیوار ، روی میز ، پشت نیمکت ، زیر نیمکت ، پشت لباس یا مانتوی دانش آموز جلویی ، ...
    3. نوشتن به روی دستمال کاغذی ، پاکت نامه ، ...
    4. نوشتن و لوله کردن تقلب و جاسازی آن در حفره های مختلفی از جمله بینی ، دهن ، گوش ، فک پایین ، دریچه آئورت ، ...

     

    روش های باکلاس

    1. استفاده از ماشین حساب مهندسی
    2. استفاده از موبایل
    3. استفاده از آیینه ، موچین ، لوازم آرایشی ، فیلم ، عکس ، ...

     

    روش های بی کلاس

    1. شیره مالیدن بر سر یکی از بچه درس خون ها
    2. خم کردن سر به روی ورقه ی طرف به صورت تابلو

     

    توجه :

    اگه در این امر تبحر کافی ندارید ، اصلاً سمت این کار نرید ؛ که عواقبی جز‌ء ضایع شدن و اخراج و تابلو شدن ندارد .



    [ شنبه 92/6/2 ] [ 4:5 عصر ] [ ♥رعنــــــــا ♥ ]

    نظر

    تفاوت گفتاری دختر و پسر پای تلفن

    تفاوت گفتاری پسر و دختر در پای تلفن

    تفاوت گفتاری پسر و دختر در پای تلفن
    گفتگوی دو دختر پای تلفن: سلام عشقم، قربونت برم. چطوری عسل؟ فدات شم... می بینمت خوشگلم... بوس بوس بوس


    گفتگوی دو پسر پای تلفن: بنال... بوزینه مگه نگفتی ساعت چهار میای؟ د گمشو راه بیفت دیگه کره خر

     

    بعد از قطع کردن تلفن : 
    دخترها: واه واه واه !!! دختره ایکبیریه بی فرهنگ چه خودشم میگیره اه اه اه انگار از دماغ فیل افتاده حالمو بهم زد


    پسرها: بابا عجب بچه باحالیه این ممد خیلی حال میکنم باهاش خیلی با مرامه



    [ شنبه 92/6/2 ] [ 3:57 عصر ] [ ♥رعنــــــــا ♥ ]

    نظر

    انشای طنز( حارجی ها)

    انشا, مطالب طنز, مطالب خنده دار, انشا طنز

    انشا یک بچه دبستانی در مورد ازدواج (اوج خنده)

     

     

    پدرم همیشه می‌گوید:

    "این خارجی‌ها که الکی خارجی نشده‌اند، خیلی کارشان درست بوده که توی خارج راهشان داده‌اند"

    البته من هم می‌خواهم درسم رابخوانم؛ پیشرفت کنم؛ سیکلم را بگیرم و بعد به خارج بروم. ایران با خارج خیلی فرغ دارد. خارج خیلی بزرگتر است. من خیلی چیزها راجب به خارج می‌دانم.

    تازه دایی دختر عمه‌ی پسر همسایه‌مان در آمریکا زندگی می‌کند. برای همین هم پسر همسایه‌مان آمریکا را مثل کف دستش می‌شناسد. او می‌گوید: "در خارج آدم‌های قوی کشور را اداره می‌کنند"

    مثلن همین "آرنولد" که رعیس کالیفرنیا شده است

    ما خودمان در یک فیلم دیدیم که چطوری یک نفره زد چند نفر را لت و پار کرد و بعد... البته آن قسمت‌های بی‌تربیتی فیلم را ندیدیم اما دیدیم که چقدر زورش زیاد است، بازو دارد این هوا. اما در ایران هر آدم لاغر مردنی را می گذارند مدیر بشود. خارجی‌ها خیلی پر زور هستند و همه‌شان بادی میل دینگ کار می‌کنند. همین برج‌هایی که دارند نشان می‌دهد که کارگرهایشان چقدر قوی هستند و آجر را تا کجا پرت کرده‌اند.

    ما اصلن ماهواره نداریم.

    اگر هم داشته باشیم؛ فقط برنامه‌های علمی آن را نگاه می‌کنیم. تازه من کانال‌های ناجورش را قلف کرده‌ام تا والدینم خدای نکرده از راه به در نشوند. این آمریکایی‌ها بر خلاف ما آدم‌های خیلی مهربانی هستند و دائم همدیگر را بقل می‌کنند و بوس می‌کنند. اما در فیلم‌های ایرانی حتا زن و شوهرها با سه متر فاصله کنار هم می‌نشینند. همین کارها باعث شده که آمار تلاغ روز به روز بالاتر بشود.

    در اینجا اصلن استعداد ما کفش نمی‌شود و نخبه‌های علمی کشور مجبور می‌شوند فرار مغزها کنند. اما در خارج کفش می‌شوند.

    مثلاً این "بیل گیتس" با اینکه اسم کوچکش نشان می‌دهد که از یک خانواده‌ی کارگری بوده، اما تا می‌فهمند که نخبه است به او خیلی بودجه می‌دهند و او هم برق را اختراع می‌کند. پسر همسایه‌مان می‌گوید اگر او آن موقع برق را اختراع نکرده بود؛ شاید ما الان مجبور بودیم شب‌ها توی تاریکی تلویزیون تماشا کنیم.

    از نظر فرهنگی ما ایرانی‌ها خیلی بی‌جمبه هستیم. ما خیلی تمبل و تن‌پرور هستیم و حتی هفته‌ای یک روز را هم کلاً تعطیل کرده‌ایم. شاید شما ندانید اما من خودم دیشب از پسر همسایه‌مان شنیدم که در خارج جمعه‌ها تعطیل نیست. وقتی شنیدم نزدیک بود از تعجب شاخدار شوم. اما حرف‌های پسر همسایه‌مان از بی بی سی هم مهمتر است.

    ما ایرانی‌ها ضاتن آی کیون پایینی داریم. مثلن پدرم همیشه به من می‌گوید "تو به خر گفته‌ای زکی". ولی خارجی‌ها تیز هوشان هستند. پسر همسایه‌مان می‌گفت در آمریکا همه بلدند انگلیسی صحبت کنند، حتا بچه کوچولوها هم انگلیسی بلدند. ولی اینجا متعسفانه مردم کلی کلاس زبان می‌روند و آخرش هم بلد نیستند یک جمله‌ی ساده مثل I lav u بنویسند. واقعن جای تعسف دارد.

    این بود انشای من



    [ شنبه 92/6/2 ] [ 3:50 عصر ] [ ♥رعنــــــــا ♥ ]

    نظر

    تفاوت دخترا و پسرا در مدرسه - طنز

    مطالب خنده دار, طنز دخترانه, کل کل دختر و پسرا

    عکس العمل دخترا و پسرا در مواجه با نمرات مختلف

    مطالب خنده دار, طنز دخترانه, کل کل دختر و پسرا



    [ شنبه 92/6/2 ] [ 3:35 عصر ] [ ♥رعنــــــــا ♥ ]

    نظر

    تفاوت حمام کردن دخترا و پسرا - طنز

    مراحل حمام دختر:

    ساعت 4 بعد از ظهر


    1ـ لباساشو رو درمیاره? رنگ روشن ها رو تو یک سبد و تیره ها رو تو یکی دیگه میگذاره.

    2ـ در حموم رو از تو قفل میکنه? جلوی آیینه می ایسته? شکمش رو که
     تمام مدت داده بود تو? میده بیرون و شروع میکنه به غر غر و ایراد گرفتن از نقطه نقطه بدنش

    [ شنبه 92/6/2 ] [ 3:33 عصر ] [ ♥رعنــــــــا ♥ ]

    نظر